امشب شیرینی درست کردم برای تولد «ز». البته دلم می خواست یه چیز بهتر درست کنم ولی نشد دیگه.😕
لباسی که براش گرفته بودم رو هم کادو پیچ کردم. تنها چیزی که مونده کارت تبریکه که قرار بود امروز بنویسمش ولی هنوز خالیه. همش تقصیر برقه، درست وقتی که می خواستم بنویسمش برق رفت و بعد هم که کلاً یادم رفت. الآن هم خیلی خسته تر از اونی هستم که روش تمرکز کنم. البته از لحاظ روحی پر از انرژی هستم ولی جسمی نه. به هرحال مهم نیست، هنوز فردا رو دارم.....